سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و چون دهقانان انبار هنگام رفتن امام به شام او را دیدند ، براى وى پیاده شدند و پیشاپیش دویدند . فرمود : ] این چه کار بود که کردید ؟ [ گفتند : عادتى است که داریم و بدان امیران خود را بزرگ مى‏شماریم . فرمود : ] به خدا که امیران شما از این کار سودى نبردند ، و شما در دنیایتان خود را بدان به رنج مى‏افکنید و در آخرتتان بدبخت مى‏گردید . و چه زیانبار است رنجى که کیفر در پى آن است ، و چه سودمند است آسایشى که با آن از آتش امان است . [نهج البلاغه]
مجموعه اشعار مرتضی رهنما

عاشقت هستم   دل به تو بستم    ابی عبدا...

این شده ذکروشعارم     نوکریت افتخارم ابی عبدا...

ای عزیز فاطمه تو پادشاه کربلایی         سید
اهل بهشتی تو گل خیر النسایی

خون من جاری براهت توکه خودخون خدایی  قسمتم کن تا نمایم
جونمُ بهرت فدایی

من غلام تو    مست
جام تو   ابی عبدا...

اشک بر تو اعتبارم نوکریت افتخارم ابی عبدا...

من که عاشق گشته ام بر تربت کرببلایت     قسمتم
بنما دوباره که بیام برا زیارت

دل بیقرار من نداره جز این دیگه حاجت    که اونم یه روز بشه زایر اون صحن وسرایت

ای امیر من    بی نظیر من    ابی عبدا...

ای همه دار و ندارم     نوکریت افتخارم ابی عبدا...

ضربان قلب من ذکر حسین و یا حسینه     مذهبم عشق تو ای عشق خدای عالمینه

دل من به یادتو همیشه غرق شوروشینه      به خدا قرار این دل صحن بین الحرمینه

من گدای تو   جان فدای تو  ابی عبدا...

من ز هجرت بی قرارم    نوکریت افتخارم ابی عبدا...

نوکری آستانت برتر است از پادشاهی        من به غیرازتو ندارم یاحسین دیگر پناهی

ای که عشق تو شده عشق حقیقی الهی     چه شود اگر کنی به عاشقت نیمه نگاهی

ای نیاز من   چاره ساز من ابی عبدا...

غیر تو یاری ندارم   نوکریت افتخارم ابی عبدا...


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مرتضی رهنما 87/11/19:: 4:51 عصر     |     () نظر